برای گلاره
نه ازت یه نامه دارم ..... نه یه عکس یادگاری .... تو منو گذاشتی رفتی .... انگاری دوستم نداری ......اون کلام آخر تو .....داره جونمو می گیره ..... دلی که یه روزی دل بود ....داره بونه تو می گیره ..... زخمیکه خورده تو قلبم .....بد جوری پشت مو لرزوند .... یاد اون روزهای تلخت .... منو از عاشقی ترسوند ..... توی ایوون خیالم ..... تو کنار من نشستی..... ولی وقتی خوب می بینم .....انگاری پر زدی رفتی !!....من که با بوی تو زنده م.....ولی تو غربت دردم .....نه ازت یه نامه دارم ....نه یه عکس یادگاری ..... ولی اینو خوب می دونم ...که دیگه دوستم نداری .... عقربه های تو ساعت ..... راه میرن مثل یه لاک پشت .....تو رهام کردی و رفتی ....این دقیقه ها منو کشت .....اون کلام آخر تو زده قلبمو شکسته ...... عشق تو گذاشته رفته ....همه ی درهارو بسته .....من واسه تو یه مزاحم ....تو واسه من یه گل یاس ....تو همیشه شاکی از عشق .....من همیشه دردسر ساز..... اما عشق من ..عزیزم ... ما یه روز همو میبینیم .... توی خورشید نگاهت ، گل غم رو ور می چینیم .... ............................................................................................. ع� �من با احساساتم می نویسم ،با احساساتم شکل می گیرم ،و با احساساتم می میرم و با خود بازگو می کنم دوباره زیستن را و دوباره مردن را !...�0.....
جمعه 13 اسفند 1389 - 1:52:05 PM